مقدمه: با توجه به اهمیت عوامل روانشناختی در بیماری آسم و لزوم شناخت هر چه بیشتر این عوامل، هدف پژوهش حاضر تعیین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و منبع کنترل سلامت در کودکان مبتلا به آسم و بهنجار بود.
روش کار: در پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- علی مقایسهای بود، جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه کودکان مبتلا به آسم مراجعه کننده به بیمارستان کودکان تهران و و تبریز در نیمه اول سال ۱۳۹۵ تشکیل میدادند که از این میان ۴۰ کودک مبتلا به آسم و ۴۰ کودک بهنجار به روش نمونه گیری در دسترس و با لحاظ کردن ملاکهای ورود و خروج به پژوهش و همتاسازی در سن، تحصیلات و جنس انتخاب شدند، بعد از کسب رضایت آگاهانه و کتبی از کودکان و والدینشان، در جلسه کودکان با پرسشنامههای تنظیم شناختی هیجان (فرم کودکان) و منبع کنترل سلامت مورد ارزیابی قرار گرفتند، دادههای به دست آمده با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون تی مستقل توسط نرم افزار آماری SPSS-16 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که کودکان مبتلا به آسم در مقایسه با کودکان بهنجار در راهبردهای تنظیم شناختی هیجان شامل پذیرش و ارزیابی مجدد میانگینهای کمتر و در راهبردهای ملامت خویش، نشخوار، دیدگاه گیری و فاجعه سازی میانگینهای بیشتری را کسب نمودند که این اختلاف از نطر آماری معنادار بود (0۵/0 > P، ۶۵/۵ الی ۹۸/۲ = t). همچنین کودکان مبتلا به آسم میانگین بیشتری در منبع بیرونی کنترل و منبع کنترل شانس و میانگین کمتری در منبع کنترل درونی سلامت در مقایسه با کودکان بهنجار کسب کردند که این تفاوتها نیز از نطر آماری معنادار بودند (0۵/0 > P، ۶۵/۶ الی ۷۶/۵- = t).
نتیجه گیری: با در نظر گرفتن نتایج به دست آمده از این پژوهش مبنی بر وضعیت نامطلوب تنظیم هیجان و منبع کنترل سلامت کودکان مبتلا به آسم در مقایسه با کودکان بهنجار، پیشنهاد میشود از نتایج پژوهش حاضر در طراحی برنامههای درمانی و آموزشی کودکان مبتلا به آسم استفاده شود.