---

چکیده مقدمه: برونشیولیت تأثیر قابل توجهی بر زندگی روزمره بیماران دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی کیفیت زندگی مصدومین شیمیایی مبتلا به برونشیولیت انسدادی انجام گرفت. روش: در یک مطالعه توصیفی- مقطعی، ۹۳ مصدوم شیمیایی مبتلا به برونشیولیت انسدادی به روش در دسترس از بین مراجعین به درمانگاه فوق تخصصی ریه بیمارستان بقیه الله (عج) جهت شرکت در پژوهش انتخاب گردیدند. اندازه‌گیری کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه اختصاصی کیفیت زندگی بیماران ریوی (SGRQ) صورت گرفت. یافته‌ها: میانگین نمرات حیطه‌های علایم، فعالیت، تأثیر و نمره کلی کیفیت زندگی واحدهای پژوهش به ترتیب ۵۶/۸۵، ۳۸/۷۷، ۵/۶۸ و ۲۵/۷۴ به دست آمد. بین نمره کیفیت زندگی با درصد جانبازی ارتباط آماری معنادار مستقیم و با FEV۱ ارتباط معکوس وجود داشت. افراد با تحصیلات دیپلم و بالاتر و همچنین گروه شغلی کارمندان از کیفیت زندگی مطلوب‌تری برخوردار بودند. نتیجه‌گیری: نتایج فوق نشان‌دهنده افت شدید کیفیت زندگی در جمعیت مورد بررسی است. کیفیت زندگی نامطلوب‌تر در ارتباط با کاهش FEV۱ و ابتلای هم‌زمان به اختلالات چشمی، پوستی و اعصاب و روان، ضرورت توجه همه جانبه را در راستای ارتقای کیفیت زندگی مصدومین شیمیایی مبتلا به برونشیولیت انسدادی می‌طلبد.

---

مقدمه: پرستاران به دلیل حضور مداوم بر بالین نوزاد و انجام وظایف مربوطه، موقعیت منحصر به فردی برای داشتن تاثیری مثبت بر مراقبت های تهویه ای نوزاد و پیشگیری از عوارض آن دارا می باشند. لذا این مطالعه با هدف تعیین میزان مطابقت مراقبت های پرستاری مرتبط با سیستم تنفسی در نوزادان تحت تهویه مکانیکی با استانداردهای موجود انجام شد. روش: در این مطالعه توصیفی مقطعی، ۱۰۰ مراقبت پرستاری در رابطه با سیستم تنفسی با روش نمونه گیری زمانی و رویداد مورد مشاهده قرار گرفت. داده ها با استفاده از یک فرم بازنگری حاوی مراقبتهای استاندارد در ارتباط با سیستم تنفسی که مطابق با استانداردهای موجود طراحی شده بود، جمع آوری شدند. شاخص روایی محتوا (۹۵/۰) و پایایی ضریب توافق بین مشاهده گران (۹۸/۰) برای فرم بازنگری به دست آمد. روش جمع آوری اطلاعات، مشاهده و ثبت عبارات فرم بازنگری بود که در بخشهای مراقبت ویژه نوزادان بیمارستانهای مهدیه، مفید و امام حسین وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد. داده ها از طریق آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها: میزان مطابقت مراقبت های پرستاری مرتبط با سیستم تنفسی در نوزادان تحت تهویه مکانیکی در بخش مراقبت ویژه نوزادان با استانداردهای تدوین شده ۲۷/۵۹ درصد و کیفیت مراقبت های پرستاری در حد متوسط بوده است. بیشترین میزان مطابقت با استاندارد ها (۹۴ درصد) مطابقت دادن تنظیمات ونتیلاتور با دستور پزشک و ثبت مقادیر آن و کمترین، تنظیم درست محدوده آلارم SPO۲ (۱ درصد) ارزیابی گردید. نتیجه‌گیری: با توجه به اینکه مراقبتهای پرستاری مربوط به سیستم تنفسی، یکی از شایعترین مراقبت ها بوده و نتایج نشان دهنده سطح متوسط در مقایسه با استانداردها می باشد لذا مسولین باید به علل عدم ارائه مراقبت های استاندارد و برطرف نمودن آنها جهت ارتقاء سلامت نوزادان بستری، کاهش عوارض و بدنبال آن کاهش مدت بستری و هزینه ها، توجه نمایند.

---

مقدمه: عزت‌نفس از اساسی‌ترین عوامل رشد مطلوب شخصیت فرد است. که با افزایش آن موجب تغییرات مثبت در سلامت روانی فرد می‌گردد. بر اساس این می‌توان با نقل داستانهای بیان شده در قرآن در هدایت و تربیت و اصلاح کودکان قدم بر داشت. این پژوهش بر آن است تا اثر بخشی قصه‌های قرآنی بر تقویت عزت نفس را در کودکان پیش دبستانی بررسی کند.
روش کار: این مطالعه نیمه تجربی کلاسیک با پیش‌آزمون و پس‌آزمون با دو گروه مداخله و کنترل بر روی ۶۰ کودک پیش‌دبستانی شهرستان گنبدکاووس با روش نمونه‌گیری تصادفی سال ۱۳۹۵ انجام گردید درگروه آزمایش قصه قرآنی در طول هشت جلسه (هفته‌ای دو جلسه به مدت ۶۰ دقیقه) انجام شد. ابزار تحقیق پرسشنامه عزت‌نفس کوپراسمیت بود. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون آماری تی زوج و تی مستقل و نرم‌افزار آماری SPSS ویرایش ۱۶ استفاده شد.
یافته‌ها: داده‌ها توسط آزمون آماری تی مستقل انجام شد که نشان می‌دهد عزت نفس کودکان در گروه کنترل (۷/۴)۰۳/۲۷ و در گروه آزمون (۶/۴)۳ ۷/۲۷ بعد مداخله را نشان داد که آزمون تی مستقل اختلاف معنی داری را بین دو گروه نشان نداد (۰۵۴/۰ = P). در مقایسه ابعاد عزت‌نفس گروه آزمون و کنترل فقط در بعد عزت‌نفس خانودگی اختلاف معنی‌داری مشاهده شد (۰۰۶/۰ = P).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد قصه‌های قرآنی بر عزت نفس کودکان تأثیر معنی داری ندارد و فقط بر عزت نفس کودکان در بعد خانوادگی مؤثر است. می‌توان از خانواده کودکان پیش دبستانی به عنوان بازوی توانمند در فراهم آوردن زمینه لازم جهت ایجاد شناخت و آگاهی نسبت به ارزشها و مسائل اعتقادی و دینی بهره جست.

 

---

مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس(ام اس) شایع ترین علت ناتوانی های نورولوژیک در بالغین جوان در نظر گرفته می شود، مطالعات نشان می دهد بیماران مبتلا به ام اس در مقایسه با افراد سالم کمتر از روش های مقابله ای مساله مدار استفاده می کنند، به نظر می رسد حمایت اجتماعی می تواند در به کارگیری روش های مقابله ای موثر باشد. مطالعه حاضر به منظور مقایسه میزان به کارگیری مهارت های مقابله ای در بیماران مبتلا به ام اس عضو و غیر عضو در گروه همتایان انجام شد.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بود که در سال ۱۳۹۵ و در محل انجمن ام اس زنجان انجام شد. در این مطالعه ۳۰ نفر از بیماران زن عضو و ۶۰نفر از بیماران زن غیر عضو در گروه همتایان به صورت تصادفی بدون جایگزاری انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات شامل پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه مهارت های مقابله ای جالوویس بود. آنالیز داده ها با استفاده از آزمون های آماری تست دقیق فیشر و تی – تست انجام گرفت.
یافته ها: مقایسه میزان به کارگیری مهارت های مقابله ای در دو گروه عضو و غیر عضو در گروه همتایان نشان داد که میزان به کارگیری مهارت های مقابله ای هیجان مدار در دو گروه اختلاف معنا داری با یکدیگر نداشتند(۷۳۵/۰)، در حالی که دو گروه در میزان به کارگیری مهارت های مقابله ای مساله مدار با یکدیگر اختلاف معنا داری داشتند و افراد عضو در گروه همتایان نسبت به افراد غیر عضو از مهارت های مقابله ای مساله مدار استفاده بیشتری می کردند(۰۰۹/۰).
نتیجه گیری: حمایت گروه همتایان موجب افزایش به کارگیری مهارت های مقابله ای مساله مدار می شود، بنابراین تشویق به عضویت سایر بیماران در گروه همتایان می تواند برای بیماران مفید باشد.
 

---

مقدمه: پیوند کبد یک انتخاب درمانی مهم برای بیماران مبتلا به نارسایی حاد و مزمن کبدی می‌باشد که در یک مجموعه بیمارستانی، با صرف منابع فراوانو هزینه‌های بسیار زیاد به انجام می‌رسد. بنابراین پیدا کردن راه‌هایی جهت مدیریت کارآمدتر بیماران و کاهش هزینه‌های مراقبتی حائز اهمیت است. هدف از انجام این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر بر طولانی شدن مدت اقامت بیماران در بیمارستان پس از پیوند کبد می‌باشد.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی_ تحلیلی از نوع گذشته نگر است. جامعه پژوهش تمام بیماران پیوند کبد شده می‌باشد که ۱۶۱ بیمار به روش در دسترس با توجه به معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شدند. محیط پژوهش مجتمع بیمارستانی امام خمینی بوده است. کلیه عوامل مربوط به بعد از عمل این بیماران بر اساس فرم جمع آوری اطلاعات پژوهشگر ساخته که در برگیرنده مشخصات فردی و فاکتورهای بالینی و آزمایشگاهی ثبت شده در پرونده بیماران بوده است و روایی و پایایی آن سنجیده شده گردآوری گردیدند. از نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ و آزمون‌های اسپیرمن و پیرسون جهت آنالیز همبستگی، آزمون‌های ANOVA و T-test برای مقایسه میانگین مدت اقامت و مدل رگرسیون خطی چندگانه برای ارزیابی تأثیر همزمان متغیرها روی مدت اقامت استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج آنالیزهای تک متغیره نشان داد کهعفونت باکتریال، افیوژن ریوی، آسیت، نارسایی کلیوی (دیالیز)، عفونت زخم، عمل مجدد، مشکلات روانپزشکی و پیوند مجدد با مدت اقامت بعد از پیوند ارتباط معنا داری دارند (۰۵/۰P value<). تحلیل گام به گام این عوامل اثر گذار از طریق رگرسیون خطی چندگانه، در نهایت منجر به ارائه مدلی از تأثیر گذارترین این عوامل بر مدت اقامت شد.
نتیجه‌گیری: مشخص شد که برخی از عوامل با مدت اقامت پس از پیوند که بر نتایج درمانی و هزینه‌های مربوطه نیز اثر دارد، ارتباط معناداری دارند. بنابراین ممکن است با طراحی مداخلات لازمو تعدیل عوامل تعیین شده در این مطالعه، طول مدت اقامت بعد از عمل جراحی پیوند کبد را کوتاه‌تر کرد.
 

---

---

مقدمه: فرایند یادگیری در تمام دوران زندگی کاری پرستاران وجود دارد و یادگیری مبتنی ­برکار یکی از بهترین روش­های یادگیری برای تضمین شایستگی حرفه‌ای در طول دوران کاری آن­هاست. در اهداف استراتژیک سازمان‌های بهداشتی ـ درمانی برای کسب موفقیت، آگاهی از ارزش و اهمیت این شیوه یادگیری بسیار مهم است. هدف این مطالعه بررسی موانع اجرایی شیوه یادگیری­ ­مبتنی برکار در محیط­های بالینی بود.
روش کار:  این مطالعه توصیفی- تحلیلی، در بهمن‌ماه ۱۳۹۷ در دو بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد. با استفاده از نمونه­گیری دردسترس و استفاده از جدول مورگان ۲۲۰ نفر از پرستاران بالینی، مدیران پرستاری (مترون، سوپروایزر، سرپرستار)  بعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. نظرهای پرستاران و مدیران پرستاری با استفاده پرسشنامه پژوهشگر ساخته که روا و پایا گردید، در محیط­های آموزش بالینی مورد بررسی قرار گرفت. پس از جمع آوری داده­ها  با استفاده از نرم‌افزار Spss تجزیه و تحلیل داده‌ها انجام شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی و درصد) و آزمون­های استنباطی (تحلیل عامل اکتشافی، آزمون کفایت نمونه برداری کیسر- مایر- اولکین، آزمون کرویت بارتلت، ضریب آلفای کرونباخ، آزمون مقایسه یک گروهی، آزمون میانگین­های مستقل و آزمون آماری ناپارامتری درون موردی فریدمن) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند.
یافته‌ها: ازنظر مدیران پرستاری و پرستاران عوامل فردی، سازمانی و مدیریتی، موانع جدی در یادگیری مبتنی برکار در مراکز بهداشتی – درمانی بودند. تفاوت میان نظرات مدیران پرستاری با پرستاران فقط درموانع مدیریتی از نظر آماری(۰۱/۰>P) معنادار بود و تفاوت میان نظرات مدیران پرستاری با پرستاران در موانع فردی و سازمانی ازنظر آماری معنادار نبود (۰۵/۰<P). پرستاران در مقایسه با مدیران پرستاری، موانع مدیریتی را در یادگیری مبتنی بر کار بیشتر دخیل می‌دانستند. در صورتیکه از نظر مدیران پرستاری موانع سازمانی بیشترین عامل محدودیت برای شیوه یادگیری­های مبتنی برکار در محیط­های بالینی بود.
نتیجه گیری: استفاده از شیوه یادگیری مبتنی برکار یکی از راه­های یادگیری فعال و تعاملی می­باشد که موجبات پیشرفت حرفه­ای در بسیاری از زمینه­ها از جمله پرستاری می­گردد. لذا شناسایی عواملی که بر اجرا یا عدم اجرای صحیح  این رویکرد یادگیری تأثیر می­گذارند حائز اهمیت می­باشد. بنابراین لازم است که سازمان­های بهداشتی –درمانی و مدیران اجرایی به خصوص در عرصه­های بالینی بادر نظر گرفتن لزوم انجام کار و بهبود ­کیفیت خدمات پرستاری در محیط‌های بالین و بیمارستانی سایر عواملی را که از یادگیری‌های ضمن کار ممانعت می­کند شناسایی کنند و تا حدامکان در جهت آشنایی بیشتر کارکنان و اجرایی شدن روش­های نوین و فعال آموزشی و در صورت لزوم ادغام آن با دیگر روش­های یادگیری اقدام نمایند.

---

مقدمه : انتقال خبر بد، از وظایف دشوار تیم مراقبتی است. این موقعیت به همان اندازه ایی که برای مددجویان طاقت فرسا و گران است برای تیم مراقبت از سلامت نیز استرس زا و ترس آور است. از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین [L۱] عوامل موثر بر مهارت ارائه خبر بد به بیمار و همراهان انجام شد.
روش کار :  این مطالعه بصورت مرور روایتی انجام گرفت . در مطالعه حاضر، مطالعات فارسی در پایگاه‌های اطلاعاتی فارسی زبان،  مانند
  Elm Net، Noormag، SID, Magiran، با کلید واژه های خبر بد، افشای تشخیص، حقیقت گویی، بیمار، کادر درمان از سال ۱۳۸۵تا ۱۳۹۹جستجو شد. برای جستجوی مطالعات به زبان انگلیسی از کلید واژه‌های  Diagnosis Disclosure,Breaking Bad News
  , Truth-Telling, Patient, Medical Staff در پایگاه داده‌های  Research gate, Elsevier, Science DirectPubmed , Scopus در بین سال ۲۰۰۹-۲۰۲۰ استفاده شد. همچنین جستجو در پایگاه اطلاعات Google Scholar به فارسی و انگلیسی انجام شد. معیار های ورود شامل: مقالات کامل فارسی و انگلیسی بوده است. معیار های خروج شامل عدم دسترسی به مقاله کامل بوده است. مقالات مروری نیز از مطالعه خارج شدند. پس از جستجو در بانک های اطلاعاتی، ۲۰۸ مقاله وارد مطالعه شد. محققین با اعمال معیارهای ورود و خروج و حذف موارد تکراری، تعداد ۲۷ مقاله را مورد بررسی قرار دادند.
یافته ها: [L۲] یافته ها نشان داد عوامل فردی و سازمانی، ارتباطی و حمایتی از عوامل موثر بر خبر بد هستند و آموزش در این زمینه ناکافی است، لذا با توجه به یافته های مطالعه می توان از شیوه ایفای نقش و ابزار مولتی مدیا استفاده نمود و همچنین دستورالعمل اسپایکز نقش مهمی در ارتقا مهارت ارتباطی دارد.
بحث و نتیجه گیری : با توجه به یافته های مطالعه توصیه می شود سیاستگذاران خدمات سلامتی و مدیران بیمارستان ها با ارائه دستورالعمل مناسب با شرایط فرهنگی و اجتماعی کشور و نیز با برگزاری کلاس های مهارت ارائه خبر بد، با در نظر گرفتن عوامل موثر ذکر شده در ارتقا مهارت ارائه خبر بد تلاش نمایند.

---

مقدمه: شیوع بالای بیماریهای قلبی و عروقی باعث افزایش هزینه های درمانی شده است. با اجرای خرید راهبردی خدمات سلامت  دسترسی عادلانه به خدمات سلامت،محافظت از خطرات مالی و مدیریت موثر عوامل خطر زمینه ای بیماریهای قلبی عروقی فراهم می گردد. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل موثر در خرید راهبردی خدمات سلامت بیماریهای قلبی عروقی  در ایران انجام شد.
 
روش کار: این مطالعه تحلیل مضمون کیفی در سال ۹۹ انجام شد.برای جمع آوری اطلاعات در مرحله اول از بررسی متون و ادبیات پژوهش و در مرحله دوم از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. جامعه پژوهش شامل مدیران و سیاستگزاران سازمان های بیمه گر پایه،وزارت بهداشت،مدیران بیمارستان، متخصصین هیات علمی و متخصصین قلب بودند.نمونه پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد.حجم نمونه پژوهش تا مرحله اشباع نظری(۱۲نفر) ادامه پیدا کرد.داده ها با روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار MAXQDA  نسخه ۲۰۲۰تحلیل شدند.
 
یافته ها: عوامل( تولیت و سیاستگذاری، بیمه ای ،مالی ، ساختاری، عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، عوامل ارائه دهنده،عوامل مرتبط با بیمار، رفتار سیاسی ذی نفعان) بر خرید راهبردی خدمات سلامت بیماریهای قلبی و عروقی اثرگذارند.
 
نتیجه گیری:. با توجه به منابع محدود نظام سلامت و نیازهای نامحدود در جامعه،لذا نگاه راهبردی در لحاظ نمودن مداخلات پیشگیرانه و توجه به عوامل اجتماعی موثر بر سلامت در تدوین بسته بیمه پایه می تواند به کاهش هزینه ها و کیفیت مراقبت های سلامت قلبی عروقی بینجامد. استقرار خرید راهبردی نیازمند مشارکت و حمایت های همه جانبه  ذی نفعان و بازیگران اصلی نظام سلامت  است.

---

مقدمه : مراقبت‌های بهداشتی به دلیل تغییر ساختار بیماری و افزایش سریع سن جمعیت، همچنین اولویت بیماران برای دریافت مراقبت در منزل ، تغییر کرده است. پرستاران مراقبت در منزل نیاز به بررسی نیازها و محدودیت های بیمار و خانواده برای  رویکردی جامع با هدف توانمندسازی بیمار و خانواده جهت دستیابی به بالاترین سطح سلامت جسمی، روانی و  عملکردی دارند. بنابراین پرستاران بایددارای  مهارت های بررسی در مراقبت در منزل داشته باشند. هدف مطالعه حاضر بررسی تجربه پرستاران از صلاحیت بررسی در مراقبت در منزل می باشد.
روش: مطالعه حاضر از نوع تحلیل محتوای کیفی می باشد که در مراکز مراقبت در منزل شهر تهران، ایران در سال ۱۳۹۹ انجام شده است . داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار فردی و عمیق با ۱۵ پرستار مراقبت در منزل جمع آوری شد و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه داشته است سپس تجزیه و تحلیل به روش تحلیل محتوی قراردادی مطابق با رویکرد ژانک انجام شده است.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها منجر به استخراج ۷۶ کداولیه ۱۲ زیر طبقه و ۳ طبقه و یک مضمون بررسی در مراقبت در منزل شد که طبقات شامل: بررسی همه جانبه بیمار، بررسی خانواده و بررسی محیط مراقبتی بیمار می باشد. پرستار مراقبت در منزل جهت صلاحیت بررسی همه جانبه بیمار ضروری است که دارای مهارتهای بررسی بیمار از نظر فیزیکی، خودمراقبتی، روحی و روانی، وضعیت اجتماعی – اقتصادی، فرهنگ و اخلاق و رفتار و همچنین جهت صلاحیت بررسی خانواده دارای مهارتهای بررسی خانواده از نظر میزان سازگاری و پذیرش بیمار، همکاری در امر مراقبت و میزان آگاهی و آموزش پذیری و برای صلاحیت بررسی محیط مراقبتی بیمار دارای مهارتهای بررسی ساختاری و فیزیکی محیط منزل، بررسی تجهیزات مورد نیاز مراقبت از بیمار و بررسی میزان دسترسی بیمار به مراکز درمانی و حمایتی باشد.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه یکی از صلاحیت های پرستاران مراقبت درمنزل (صلاحیت بررسی در مراقبت در منزل)، را ارائه می دهد
که به عملکرد پرستاران مراقبت در منزل کمک می کند تا بتوانند فعالیت حرفه ای خود را ارزیابی کرده و بر جنبه هایی که باید اصلاح و ارتقاء داده شود تمرکز کنند. همچنین، می تواند زمینه ای برای توسعه برنامه آموزشی باشد.

---

مقدمه : پایبندی پرستاران به اخلاق مداری در مراقبت ضمن ارتقاء کیفیت مراقبت پرستاری، موجب افزایش رضایت بیماران می شود. هدف مطالعه حاضر تبیین اخلاق مداری در پرستاری مراقبت در منزل می باشد.
روش: مطالعه تحلیل محتوای کیفی از نوع قراردادی می باشد که در مراکز مراقبت در منزل شهر تهران در سال ۱۳۹۹ با نمونه گیری هدفمند  انجام شده است . ۱۵ پرستار مراقبت در منزل به صورت هدفمندانتخاب شدند و داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند، فردی و عمیق جمع آوری شد . نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه داشته است. سپس تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوی قراردادی و بر اساس رویکرد ژانک (۲۰۰۹) انجام شده است.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها منجر به استخراج ۱۸۷ کداولیه ۲۳ زیر طبقه و ۵ طبقه و یک مضمون اخلاق مداری در مراقبت در منزل شد که شامل پنج طبقه: تعهد در عملکرد اخلاقی، تصمیم گیری اخلاقی، احترام به حقوق بیمار، مراقبت بر اساس فرهنگ بیمار و حفظ استقلال بیمار می باشد.
نتیجه گیری: یافته مطالعه صلاحیت اخلاق مداری پرستاران مراقبت درمنزل می باشد که به عملکرد پرستاران کمک می کند تا بتوانند فعالیت حرفه ای خود را ارزیابی کرده و عملکرد خود را اصلاح یا ارتقاء دهند که نتیجه آن ارتقاء کیفیت مراقبت و افزایش رضایتمندی بیمار، خانواده آنان و پرستاران می باشد.