دانشگاه تهران، تهران، ایران ، r.jahani68@gmail.com
چکیده: (4234 مشاهده)
مقدمه: رضایت شغلی، نوعی احساس رضایت و رضایت خاطر فرد از شغل خود در سازمان است که با کار مناسب بااستعدادها، میزان موفقیت در شغل، تأمین نیازهای منطقی، شکوفایی استعدادها، پیشرفت شغلی، تجربههای موفق و جو سازمانی ارتباط دارد. رضایت شغلی کارکنان سازمانهای مراقبت سلامت و درمان بسیار حائز اهمیت؛ چراکه وظیفه آنها تأمین سلامت افراد جامعه است. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر ویژگیهای جمعیتی بر رضایت شغلی پرستاران است.
روش کار: مقاله حاضر پژوهشی است که به روش پیمایشی رضایت شغلی 120 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1395 که به روش نمونهگیری سیستماتیک انتخاب شدند موردبررسی قرار میدهد. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه رضایت شغلی JDI و یک پرسشنامه ویژگیهای جمعیت شناختی است. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای مقایسه میانگین (T و F) تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: میانگین رضایت شغلی پرستاران موردمطالعه 23/14 ± 112 بود. بیشترین میزان رضایت پرستاران مربوط به بعد همکار و کمترین میزان رضایت مربوط به ابعاد حقوق مزایا و ارتقا است. آزمونهای مقایسه میانگین، بین متغیرهای سن، جنس، وضعیت تأهل، تحصیلات، سابقه خدمت، نوبتکاری و رضایت شغلی رابطه معنیداری را نشان داد.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد حدود 60 درصد از پرستاران موردمطالعه از شغل خود ناراضی بودند. ازآنجاکه حرفه پرستاری به علت حجم کار زیاد، سروکار داشتن با مرگومیر بیماران، ماهیت غیرقابلپیشبینی شغل، فقدان حمایتهای روانی و وجود ابهام در میزان اختیارات بسیار پرتنش است؛ این مسئله توجه هرچه بیشتر مدیران به رضایت شغلی پرستاران، مخصوصاً آنهایی که رضایت شغلیشان در سطوح پایینتری قرار دارد را میطلبد.
Jahanbakhsh R, Jahanbakhsh S, Shahpari D. Comparison of Job Satisfaction of Nurses Based on Demographic Characteristics (Case Study: Nurses working in Hospitals Affiliated to Isfahan University of Medical Sciences). IJNR 2018; 13 (3) :55-62 URL: http://ijnr.ir/article-1-1983-fa.html
جهانبخش رویا، جهانبخش ثریا، شهپری داوود. مقایسه رضایت شغلی پرستاران بر حسب ویژگیهای جمعیت شناختی (موردمطالعه: پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهر اصفهان). نشریه پژوهش پرستاری ایران. 1397; 13 (3) :55-62